در آستانه شروع ماه به اصطلاح محرم هستیم و شما هم مثل من شاهد نصب پرچم ها و خیمه های سیاه و ایستگاه های به اصطلاح صلواتی که فقط ترافیک در سطح شهر ایجاد می کنند هستید.
جالب است مردم کشورم را طوری تربیت کرده اند که برای عزا و ناراحتی با ذوق و شوق به پیشواز میروند و حتی از چند ماه قبل برای جلب توجه به یکدیگر ورزش بدنسازی را شروع می کنند !
در سرزمین من ،مردم فکر می کنند اگر ناراحت و غمگین باشند و از لذت های دنیویشان بهرهای نبرند خداوند پاداش آنها را در دنیایی دیگر با حوری های بهشتی می دهد و از هر لذتی می توانند بهره مند شود ، جای تاسف دارد که دغدغه ی مردمان این کشور به چه چیزهای پوچی تبدیل شده و جوانان ( که بزرگترین سرمایه های این مملکت هستند ) را به جای روشنفکری و پیشرفت روز افزون به عزاداری شخصی بیگانه که در 1400 سال قبل زندگی می کرده است دعوت می کنند و آن شخصیت را تبدیل به بت کرده اند در حدی که اگر از همین اشخاص به اصطلاح مومن بپرسید خصوصیات حسین را نام ببرند قطعا مشخصات خیلی بیشتری از خدای حسین برای شما به زبان می آورند.
جالب اینجاست که اگر از همان مردم مومن بپرسید که شما چرا انقدر غمگین و افسرده هستید و نسبت به کشورهای اروپایی عقب مانده به حساب می آیید معتقدند که روزی می رسد و یک منجی به اسم مهدی می آید که ما را از همه ی این مشکلات و بدبختی ها نجات می دهد و آن روز ما برتری پیدا می کنیم نسبت به همه ی مردمان دنیا !
امیدوارم مهدی یا امام زمانی که از او به نیکی یاد می کنید بد قول نباشد و هر چه زودتر برسد تا ما را از این همه بدبختی نجات دهد !
وضعیت کنونی مملکتم چقدر شبیه به 1400 سال گذشه است !
۷۲ تن : همان ۸۰ میلیون ایرانی است که دیگر امیدی به فردا ندارند ...
ابوالفضل: همان شهروند خوزستانی است که نه اب برای خوردن دارد و نه هوا برای نفس کشیدن ...
شمر : همان احتکار کننده و اختلاس کننده است که سر مردم را میبرد...
تاسوعا : هر روز من است ! که بهترین سالهای زندگیم پشت تابلو های صرافی با بالا رفتن دلار و فاصله گرفتن ارزوهایم از بین رفت و دیگر امیدی برای فردا ندارم ...
حسین مظلوم : ان کارگری است که دزدی بلد نبود برای این که ابرومندانه زندگی کنه کار کرد ولی ۶ ماه حقوق ۱ میلیونی را ندادند ...
و عاشورا : هر روز برای این پدر اتفاق میافتد وقتی جلوی زن و بچه اش هیچ حرفی برای گفتن ندارد جز شرمندگی...
( و کربلا ایران است ... )